حزب نهضت اسلامی تاجیکستان و داعش: اثبات یک بودن تعلیمات، فعالیت ها و هدف این دو سازمان افراطی

نوامبر 7, 2017 19:14, 899 بازدید ها

اخبار مرتبط

Farazh

طوری رسانه ها خبر دادند، داعش (در تاجیکستان ممنوع اعلام شده است!) مسئولیت حمله اخیر تروریستی در نیویورک ایالات متحده آمریکا را به عهده گرفت. این بار دیگر ثابت می نماید که خطر این سازمان تروریستی به امنیت جهان بیش از همه تهدید می‌کند. از جمله، به تاجیکستان نیز، که عضو جامعه جهانی است. و بویژه زمانی که تعلیمات، فعالیت و اهداف حزب در کشور ما ممنوع  نهضت اسلامی تاجیکستان و داعش به هم مانندند. در این باره هفته‌نامه «فرژ» موادی  نشر کرده است  که ضرور دانستیم آن را به خانندگان خود پیشنهاد نماییم.

 

سال های اخیر تمام جهان از وحشانيت گروه افراطی و تروریستی به نام «دولت اسلامی» یا همان داعش به حیرت آمده است. با بی‌رحمی مخصوص کُشتن گروه – گروه آدمان بی‌گناه، زنده به زنده سوزاندن یا منفجر کردن انسان، با ذوق تماشا کردن و نواربرداری صحنه کُشتار، به کودکان خردسال آموختن سربری، ساختن زندان های گورمانند، جاری کردن غلام­داری و غلام‌فروشی، قتل آدمان از روی قوم و مذهب و هزاران جنایت دیگری  که داعش انجام داده است، هر روز انسان ها را در سراسر دنیا به وحشت می‌آرد.

با دیدن این صحنه ها هر شهروند باهوش تاجیکستان بی‌اختیار می‌گوید که چه خوب است که مردم ما از این وحشت دور است، چه خوب است که در کشور ما صلح و آزادی حاکم است. وقتی  که من این صحنه ها را از تلویزیون می‌بینم، صدها بار شکر می‌گویم  که در تاجیکستان پیش راه داعش درزمان گرفته شد، چه خوب که دولت ما فعالیت داعش را ممنوع کرد!

این تشکیلات در تاجیکستان خودش را حزب نهضت اسلامی تاجیکستان نامیده بود، اما فعالیتش نشان می‌دهد، که تفاوت بین این دو گروه تنها در نام بوده‌است. در اصل، همه دلیل ها اثبات می‌کنند  که حزب نهضت اسلامی همان داعش است و داعش همان حزب نهضت.  یک ایدئولوژی، یک هدف، یک وظیفه، یک مبلغ­گذار، یک طرز فعالیت. فقط بسته به کشور جایگیرشوی در نام داعش کلمه‌های «عراق و شام» آمده است و در نام حزب نهضت کلمه «تاجیکستان».

در چند ماه اخیر اسلام‌الدین شریف‌اف، دانشمند تاجیک در دو مقاله خود مسئله ادامه «اخوان المسلمین» و یک کپی داعش بودن سازمان تروریستی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان را ثابت کرد.

اکرم سنگزاده، خبرنگار آژانس ملی اطلاعاتی تاجیکستان «خاور» نیز اخیراً این مسئله را  مورد مطالعه قرار داده و بطور کامل ثابت کرده است که حزب نهضت اسلامی تاجیکستان ادامه ‌دهنده فعالیت گروه افراطي بین‌المللی «اخوان المسلمین» است. اما از این جا که مقاله‌های این دانشمندان تاجیک خصوصیت علمی و منطقی داشت، برخی از نهضتی های خارجی، به خصوص هماهنگ کننده اساسی میان حزب نهضت اسلامی تاجیکستان و خواجگان آن- سیدیونس استروشنی کوشش دارند  که به این مقاله‌ها پاسخ های «فلسفی» نوشته و ادامه «اخوان المسلمین» و نسخه داعش بودن حزب نهضت اسلامی را با دلیل آوردن های تخیلی انکار کند.

این همه را دیده، می‌خواستم چند نمونه و حقایق تاریخی را در مورد بطور کامل همچون داعش بودن حزب نهضت اسلامی به مردم پیشنهاد کنم  که در این مسئله دیگر هیچ شکی در میان نماند. اگر آخوند نهضتی سید یونس استروشنی و یا نهضتی های دیگر تنها یک واقعیت در این مقاله ذکرشده را رد کرده توانند یا ثابت کنند  که چنین نبوده است، من آماده به عذر خواهی هستم. اما چه کنیم، افسوس  که همه چیزهای  که این جا می‌گویم، صد درصد حقیقت بوده و از سر مردم تاجیک و خود ما گذشته است.

بنا بر این، اگر ما چهره  واقعی سازمان تروریستی و افراطی حزب نهضت اسلامی را  نه از روی طاقی نو چستی سید عبدالله نوری، نه از روی کراوات فرانسه ای کبیری، نه از روی عینک های “هوشمند” سیدیونس، یعنی که نه از ظاهر، بلکه از روی فعالیت عملی این تشکیلات بها دهیم، می‌بینیم که تمام فعالیّت آن مشابه  به داعش بوده  در برخی از مسائل از داعش هم فراتر است.

سال 1989 در مساجد مرکز شهرهای کولاب و قرغان تپّه حادثه ای اتفاق افتاد که نه تنها مردم بلکه نهادهای قدرتی شوروی را  نیز شگفت زده کرد… هنگامی که نماز جمعه به پایان رسید ، به طور ناگهانی صدها نفر از مردم به امام مسجد و موی‌سفیدان نمازخوان حمله کرده، آنها را بی‌رحمانه ضرب و شتم زدند. هنگام تحقیقات بازپرس ها سوال می دادند   که چگونه در یک لحظه صدها نفر نمازخوان با کلتک و آهن و و تیغ و کارد مسلح شده، مثل یک نیروی ویژه آموزش دیده به این دو مسجد حمله کردند؟

بعدا معلوم شد، که این لشکر اعضای حزب نهضت اسلامی تاجیکستان بوده  ماه های دراز برای به دست گرفتن مساجد منطقه ختلان برنامه ریزی کرده بوده‌اند. تیغ و کلتک در بغل و چاقو در جیب به خانه خدا آمدن و به جای نماز و عبادت به امام و نمازگزاران حمله کردن یکی از نخستین عملیات های نظامی و سیاسی حزب نهضت اسلامی بود. حمله نهضتیان به این دو مسجد به منظور به دست آوردن امامت حادثه‌ای بود  که برای یگان تاجیک، یگان مسلمان و مخصوصاً، یگان حنفی تصورکردنی نبود.

همین طور، هنوز در زمان شوروی سابق در تاجیکستان گروهی ظهور کرد  که ظاهراً اسم اسلامی داشت، اما برای وی نه مسجد مقدس بود و نه نماز، بلکه هدف اصلی آن منفعت و قدرت بود. بابای ملا حیدر حالا زنده است، ملا عبدالرحیم کولابی زنده است، ملا مرادجان قُرغانی هم شاید زنده باشد، آنها می‌توانند گویند  که این حمله نخست آشکارا و مسلحانه نهضتی ها آن زمان با چه دهشتی اتفاق افتاده بود.

ماه آوریل سال 1992، هنگامی که سازمان تروریستی و افراطی حزب نهضت اسلامی با برنامه خواجگان خارجی حود فاز مسلحانه از جنگ داخلی را آغاز نمود، اولین اقدامش گروگان گرفتن مردم، افتتاح زندان ها، اماکن شکنجه و قتل بود. زندان مرکزی حزب نهضت اسلامی در ساختمان حمام مزرعه «ترکمنستان» ناحیه وخش واقع بود و سال های 1991-1992 نهضتی ها در آن صدها نفر را نگاه داشته  بی یگان محاکمه شکنجه می دادند و قتل می‌کردند. وقتی این ناحیه از دست نهضتی ها آزاد شد، در زیرزمین ساختمان این حمام صدها عضو بریده انسان و ده ها جسد به جای مانده بود  که کسی نمی‌دانست به که تعلق دارند. یکی از وحشتناک ترین صحنه های این زندان نهضتیان  که از داعش هم بدتر بود این بود که آنها آلت تناسلی مردها را بریده پرتافته بودند. همان زمان چند پیرمرد محلی جسدها و اعضای بدن آدمان را در کیسه ها جمع کرده و  در قبرستان محله زرگر دفن کردند. از این رو، هر گاهی که در تلویزیون جنایت های داعش را نمایش می‌دهند، همان حمام خونین حزب نهضت اسلامی در ناحیه وخش پیش نظر می‌آید. یعنی داعش در ما ده‌ساله‌ها قبل فعالیتش را آغاز کرده بود.

اکنون من می‌خواستم از سیدیونس استروشنی، وکیل نهضتیان بپرسم  که آیا زندان خونین حمام «ترکمنستان» وجود داشت یا نداشت؟ آیا از طرف نهضتی ها بریده شدن عضوهای بدن صدها نفر جوان­مردان بی‌گناه در زیرزمین آن زندان بود یا نبود؟ اگر او «نبود» گوید، پس بار دیگر متقاعد خواهیم شد که  که این آخوند چون همیشه دروغگو و بی‌وجدان است. ولی اگر «بود» گوید، پس بار دیگر ثابت می‌شود  که حزب نهضت اسلامی نه تنها به داعش مشابه، بلکه در این گونه جنایت ها سابقدارتر و بدتر از داعش است. این جا دیگر سخن در بارع علم و فلسفه نمی‌رود  که سخن­بافی کنید، این جا سخن در باره حقیقتی می‌رود  که هزاران شاهد دارد.

در مورد زندان خونین حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در حمام «ترکمنستان» سخن گفته،  یک چیز دیگر به یاد آمد. یکی از فرماندهان زندان  شمس‌الدین سعیداف، عضو ریاست حزب امروزها در کشورهای اروپای در کنفرانس ها در حالت نیم مستی پیدا شده، حتی در باره حقوق بشر سخن می گوید. بیایید، همان عکس ها و ویدئو و صحنه ها و شاهدی شاهدان قصاب­خانه حزب نهضت اسلامی تاجیکستان را  که شمس الدین سعیداف یکی از مسئولان اصای آن بود، به همان دوستان اروپای اش  که اکنون به وی پناهگاه داده‌اند، روان کنیم. آن ویدئو ها باید در بایگانی «تلویزیون ختلان» باشند. طبق قوانین بین المللی، این فرد باید به اتهام «جرایم جنگی» و «نسل کشی» محکوم شود. اما او اکنون خود را حامی حقوق بشر معرفی می‌کند. این بالاترین درجه بی‌شرفی و فریب و مکر است، که تنها از دست نهضتی ها می‌آید.

علاوه به این، دوستان، همراهان و منابع قابل اطمینان تایید می کنند که سعیداف معتاد به مواد مخدر است. اگر دوستان اروپای اش این بیماری سی ساله قصاب حزب نهضت اسلامی  و یا حالا در اروپا از کجا بنگ و حشیش پیدا کردن او را هم پیگیری می‌کردند، بسیار خوب می‌بود.

اما کاری  که بطور کامل یک چیز بودن حزب نهضت اسلامی  و داعش را نشان می‌دهد، اختراع فوق العاده نهضتیان در تاجیکستان، یعنی «بشکه-زندانها» و «بشکه-شکنجه‌ها» می‌باشد. این اختراع ضد انسانی حزب نهضت چنین بود  که آنها آدمان را در درون بشکه‌های آهنی آب یا سوخت زندان می‌کردند. گاهی در یک بشکه آهنی یک – دو تن تا 8-10 نفر را پرتاب کرده و آن را قفل می زدند. از چنین زندان نه تنها فرار امکان نداشت، بلکه اکثراً انسانها از گرما و کمبود هوا و از بوی و گاز نفسگیر شده، روزها جان کنده – جان کنده می‌مُردند. یا در چنین بشکه – زندانها در زمستان از سرما به هلاکت می رسیدند.

به گزارش منابع قابل اطمینان، چنین «بشکه-زندان ها» حزب نهضت اسلامی را در ناحیه جرگتال و تاجیک‌‌آباد فرمانده مشهور حزب نهضت شیخ یاری­بیک، در نور‌‌آباد ملا عبدالله‌، در راحتی «رحمان هیتلر » و منصور بطور گسترده استفاده می‌بردند.

آیا یگان نهضتی هست گوید  که بودن بشکه – زندانهای حزب نهضت انکار کند؟ البته نه، چرا که همه‌اشان خوب می‌دانند  که هر یک فرمانده نهضتی تعدادی از چنین بشکه-زندان داشت. یا نهضتی ها فکر می کنند  که لبخند های مکارانه کبیری این همه را پنهان می کند، یا مردم تاجیک این چیزها را فراموش کرده است؟ نه، هرگز. برای اثبات، دهها نفر مردم منطقه جرگتال، نور‌‌آباد، تاجیک‌‌آباد، رامیت یا راحتی تا امروز هم از این شکنجه بی‌مثل در «بشکه-زندان ها» حزب نهضت نزد روانپزشکان طبابت می‌گیرند. هر یک این تصادفاً زنده مانده‌ها شاهد این جنایت بی‌مثل و مانند حزب نهضت – داعش هستند. کارت های پزشکی خود حفظ کرده اند و آماده اند تا به تمام جهان در این باره شهادت دهند. پس استروشنی که خود را عالم و فیلسوف می‌داند  با کدام وجدان چنین جنایات غیرانسانی حزب نهضت اسلامی را سفید و مؤلفان آن را حمایت می‌کند؟ این طور باشد، بیایید به این حاجی – آقا عنوان مردمی «فیلسوف تروریسم» را دهیم.

همین گونه ، باز صدها جنایات گوش‌ناشنیدی هست  مثل سال 1992 در گرسنگی محاصره کردن منطقه کولاب  که باعث استفاده از گیاهان و دانه سورگوم کردن مردم و منجر به مرگ هزاران نفر زنان و کودکان شد، سال 1992 گروگان گرفتن و در زیرزمین ساختمان پارلمان حبس کردن نمایندگان شورای عالی،  گروگان گرفتن دانش آموزان روس مکتب  شماره 8 پایتخت، سال های 1994-1998 با تأسیس اردوگاه حقیقی در منطقه طویلدره، خصوصاً در وخیای بالا و میان عدو به مدت 4-5 سال چون غلام نگاه داشتن و کار فرمودن بیش از 1000 نفر آدمان، سال 1995 به طور دست‌جمعی قتل کردن سربازان پست مرزی 12 مرزبانی روسیه، سال 1997 در طویل­دره وحشیانه کُشتن هیئت سازمان ملل متحد، سال 2010 تشکیل قتل دسته‌جمعی نواسکران بی‌گناه وزارت دفاع‌ در دره کمراب، سلسله قتل های شخصیت های سیاسی و فرهنگی تاجیکستان و غیره. همه این باز هم نشان می‌دهد  که در مسئله ظلم و ستم و قتل و جنایت میان حزب نهضت اسلامی و داعش تفاوتی نیست.

خلاصه، در جنگ داخلی تاجیکستان که حزب نهضت اسلامی سازمان داده بود ، توسط این حزب کُشته شدن 150 هزار نفر ساکنان کشور خود کافی است  برای ارزیابی سطح جنایت حزب نهضت اسلامی در نزد مردم تاجیک. اگر تعداد  اهالی تاجیکستان را در سال 1993 در نظر گیریم، این شماره بیش از 3 درصد جمعیت تاجیکستان را تشکیل می‌داد!

علاوه به یک بودن روش فعالیت، هدف اساسی داعش و حزب نهضت نیز یک چیز است: تصرف قدرت و تشکیل یک دولت اسلامی قرون وسطایی. حق به جانب رستم عزیز، عالم تاجیک است  که سالی قبل کتاب های بنیان‌گذار این حزب  عبدالله نوری را خوانده، بر اساس مواجهه های متعدد نشان داد است  که هدف اصلی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان نیز تشکیل دولت اسلامی می‌باشد. این درست است، زیرا در واقعیت هم حزب نهضت این را بارها ثابت کرده است.

به عنوان مثال، در ژانویه سال 1993، زمانی که منطقه رشت تاجیکستان به طور موقت تحت کنترل حزب بود، آنها در این منطقه بلافاصله دولت کوچک خود را به نام «جمهوری اسلامی غرم» (جیغ) تشکیل نموده، در آن قاعده‌های اسلامی را از درک افراطی نهضتی جاری کردند. از طرف حزب نهضت اسلامی سعد‌الدّین رستم، عضو ریاست عالی این حزب که حالا در زندان است، «رئیس جمهور» این «دولت اسلامی» و فرمانده خونخوار حزب رضوان سدیراف «وزیر دفاع‌ جیغ» تعیین شدند. توجه کنید  که اولین فرمان های این دولت چه گونه بودند: « ممنوعیت خروج زنان از خانه»، «ممنوعیت حضور دختران در مکتب»، «از حد چهار انگشت کم نبودن ریش مردان»،  «از هر خانه به لشکر نهضت دادن دو مجاهد»، «به اختیار شبه نظامیان حزب دادن ذخیره‌های غذایی مردم، از جمله آرد، عسل، سیب و غیره»، «منع موسیقی در طوی ها» و غیره بودند. اگر این فرمان های «دولت اسلامی» حزب نهضت اسلامی را با امرهای خلیفه داعش مقایسه کنیم، هیچ تفاوتی در میان دیده نمی‌شود.

یعنی در اولین مورد  نهضتی ها در منطقه غرم  یک رژیم  ظلم و ستم و غارت مردم را به نام «دولت اسلامی» تاسیس دادند. خوشبختانه، این ساختار سیاه نهضتیان دیر طول نکشید و بهار همان سال توسط نیروهای دولتی پراکنده شد. رهبرانش باشد به افغانستان فرار کرده و فعالیت ظالمانه را آن جا در سر گریزه‌های تاجیک دوام دادند.

کجاست یگان نهضتی یا وکیل آنها که انکار کند  که «جمهوری اسلامی غرم» نبود؟ ثابت کند  که این گونه «دولت اسلامی» و این گونه فرمان های ضد انسانی و غارت­گرانه توسط حزب نهضت اسلامی صادر نشده بود؟  «برای مجاهدین» گفته اجباری و با سلاح جمع آوری کردن سیب و عسل و سیب زمینی و نان مردم رشت بود یا نبود؟ کسی از آنها انکار کرده نمی‌تواند، چون تمام مردم وادی رشت می‌دانند  که این یک حقیقت تاریخی از فعالیت وحشت­ناک حزب نهضت اسلامی است. اگر سیدیونس استروشنی  که خود را علامه زمان می‌پندارد، تمام «دانش های زمینی و آسمانی» خود را جمع کند یا تمام مشاوران آخوندش را، ذره ای از این جنایت را انکار کرده نمی‌توانند. زیرا مردم رشت زنده است و دستخط فرمان های «رئیس جمهور» ملا سعدالدین رستم با خط کج و کلیب و امضای بی‌سوادانه‌اش در جلدهای پرونده جنایی یکم او  که تحقیقاتش ساله ای 1994-1995 گذشته بود، برای تاریخ دوخته شده است.

از همه شگفت آور این است  که هفته گذشته در رسانه ها  سخنرانی محمدسید رضایی، یکی از فعالان پناهنده شده حزب نهضت اسلامی در لهستان نشر شد  که در آن می گوید حزب نهضت طرفدار یک دولت دموکراتیک و دنیوی می‌باشد.این دروغ برای روی‌راست فریب دادن اروپاییان گفته شده است، زیرا تجربه نشان داده است  که حزب نهضت به محض دست دادن امکان بلافاصله آرزوی دیرینه خود – تاسیس دولت اسلامی قرون وسطایی  را عملی می‌کند. چه طوری که در کتاب های سید عبدالله  نوری به نهضتی ها وصیت شده است یا اینکه که در سال 1993 در منطقه رشت چنین تشکیلات وحشت­ناک را تاسیس داده بود. از این رو، سخن های  محمدسید رضای را خوانده، این مصرع عمر خیام به یاد می‌آید: «این را به کسی گو که تورا نشناسد…» باور دارم که مردم تاجیکستان دیگر هرگز این فریب مکاران و دورویگان نهضتی را نمی‌خورد.

نباید فراموش کنیم که این «دولت اسلامی» حزب نهضت اسلامی تاجیکستان عناصر دیگر داعش، از جمله ایجاد به نام «دادگاه های اسلامی» و بی‌گناه به کفر متهم کردن آدمان را به طور گسترده ای مورد استفاده قرار داده بود. قاضی این «دولت»  – ملا عبدالغفار ملقّب به  «تانک» در تمام «پرونده‌ها» تنها یک حکم صادر می کرد – اعدام. زیرا سطح سطح دانش و ایدئولوژی تروریستی او فقط همین قدر بود. در سال های فعالیّت «دادگاه های اسلامی» حزب نهضت اسلامی در منطقه رشت، وادی یزغلام و در حدود افغانستان با حکم این قازی های نهضتی صدها نفر بی‌گناه کُشته شدند. پس از عبدالغفار «تانک» وظیفة قاضی حزب نهضت اسلامی را در افغانستان مولوی محمدجان فیض‌محمد پنجی ادامه داد، که حکم های او باز بی رحمانه تر و خشن بودند…

یکی از معروف ترین حکم های  ملا عبدالغفار، قاضی حزب نهضت اسلامی در سال 1994 حلال اعلام کردن کشیدن بنگ و تجارت مواد مخدر برای شبه نظامیان نهضتی بود. در اساس همین فتوای نهضت، تقریبا همه فرماندهان و جنگنده‌های حزب در سال های جنگ شهروندی به خرید و فروش مواد مخدر مشغول شده  یک بخش مبلغ حزب نهضت از این طریق تأمین می‌شد. این حقیقت را همه نهضتی ها و غیرنهضتی ها خوب می‌دانند. یا همه در یاد دارند  که در افغانستان بین فرمانده ان نهضت و قاچاقچیان افغان به سبب سروقت ندادن «مبلغ بار» چه گنه درگیری های مسلّحانه اتفاق می افتاد.

این فتوای نهضت هم یک بار دیگر یگانگی این حزب با داعش را روشن نشان می‌دهد:  زیرا ابوبکر بغدادی، خلیفه داعش هم رسماً فتوا داده است  که «بنگ برای مجاهد حلال است، زیرا غرور مجاهد را بیشتر می‌کند»! فتوای  که متناقض با تمام تعلیمات دین مبین اسلام است. اکنون چه گونه می‌گویید  که حزب نهضت اسلامی از داعش تفاوت دارد؟ فتوا یکی، فکر یکی، منبع درآمد یکی.

قاضی نهضت ملا عبدالغفار حتی نسبت هر فراری یا مهاجر تاجیک  که فریب نهضتی ها را درک کرده و آن سال ها برای بازگشت  از افغانستان به تاجیکستان تلاش می کردند، «دارالسلام را ترک کرده و به دار الکفر می‌رود»  گفته حکم اعدام صادر می کرد.

این ملای متعصب  که به بی‌رحمی خود مشهور بود،  بهار سال 1994  شاید اول ماه های مه حتی چنین حکمی را نسبت پیر ما مولوی محمّدی قُمسنگیری، عالم بزرگ و مشهور اسلامی تاجیک هم صادر کرده بود. زیرا مولوی  که در اول به افغانستان رفته بود  و با دیدن واقعیت ها،  «جهاد» حزب نهضت اسلامی را اشتباه اعلام کرده، با حمایت از صلح با مریدانش از افغانستان به تاجیکستان بازگشتنی شد.

در آن زمان، من به عنوان روزنامه نگار در رادیو «صدای مجاهد» فعالیت داشتم و با دستور باباجان شفیع، رئیس رادیو، خطبه‌های  سید عبدالله نوری در نماز جمعه اردوگاه پناهندگان را ضبت کرده در رادیو نهضت  که تجهیزاتش را به ما بطور کامل جمهوری اسلامی ایران داده بود، پخش می‌کردیم. از همین سبب، دقیقا در یادم هست  که حکم «قاضی‌القضات حزب نحضت اسلامی تاجیکستان» در باره «واجب شدن اعدام مولوی محمدی» بسبب خواستار بازگشت به تاجیکستان شدنش (!) را خود سید عبدالله نوری، رهبرحزب نهضت اسلامی در نماز جمعه مهاجرین تاجیک خوانده شرح داده بود.

ز آنجا که مولوی محمدی در میان مهاجرین قدر و منزلت بزرگ داشت، بعد نماز جمعه وضعیت وخیم شد. همان شام برای اجرای حکم نهضت به اقامت­گاه مولوی در اردوگاه  «باغ شرکت» نهضتی ها با سلاح حمله کردند، در آن نبرد 6 نفر کشته شد. اما مریدانش از چار طرف او را با سلاح محافظت کرده  با کمک سردار نجم‌الدین، فرمانده شناخته افغانستان نخست به تخار و بعد با اجازه استاد ربانی به تاجیکستان آوردند.

حضرت مولوی محمدی 90 سال عمر دیده، تا سال 2014 زنده بودند و تا پایان زندگی خود به همگان تأکید می‌کردند  که از نهضتی ها حذر کنید، آنها از ما نیستند، آنها از مذهب ما نیستند. هزاران نفر مهاجرین اردوگاه های «باغ شرکت» و «سخی» شاهد همین حادثه و صدها جنایات دیگر دادرس­ها، قاضی ها و فرماندهان نهضتی در افغانستان می‌باشند.

کجاست یگان نهضتی، یا وکیل آنها که گوید همین گونه قاضی ها، همین گونه «دادگاه های اسلامی» نهضت، همین گونه حکم اعدام مولوی محمدی، همین گونه حمله نهضتی ها برای قتل این عالم بزرگ حنفی تاجیکستان نبود. نه، البته به یگان راه انکار کرده نمی‌توانند. چون که واقعیت همین طور بود. هزاران نفر شاهد این حادثه هنوز هم زنده هستند، از جمله، فرزندان مولوی.

اگر حقیقت را بگوییم، در این مسئله داعش از حزب نهضت اسلامی یک برتری دارد. داعش آشکارا اعلام کرده است  که «خلافت اسلامی» می‌سازد و چنین قوانین قرون وسطی جاهلانه را جاری می‌کند. اما حزب نهضت اسلامی تاجیکستان فعالیتش را با فریب و نفاق پیش می‌برد. در اسناد رسمی خود را «جانبدار دولت دموکراتیک» می‌نامد، اما در نشست های مخفی و در گزارش هایش به خواجگان خارجی  که ثبت آنها هست، هدف اصلی خود را تشکیل دولت اسلامی می‌نامد. علت این دو روی داشتن نهضتیان در چیست؟ علت در این است  که رهبران حزب نهضت مدتهاست که از مذهب حنفی تاجیکان را ترک کرده و به مذهب شیعیان روی آورده اند. در آن مذهب تقیه کردن یا پنهان داشتن هدف اصلی یک کار عادی است. موافق  مذهب شیعه  که نهضتی ها آن را پذیرفته اند، دروغ گفتن گناه نیست. همین طور، اگر داعش یک گروه افراطی تروریستی باشد  مدل تاجیکستانی آن – حزب نهضت اسلامی تاجیکستان  گروه افراطی و تروریستی منافق است. یعنی در این مسئله این حزب خطرناکتر از داعش می‌باشد.

در هر کشور دیگر دنیا برای این گونه جنایات غیر قابل تصور یگان گروه تروریستی را نمی‌بخشند. مثلاً، در همان اروپا هشتاد سال شده باشد هم، تا امروز جنایتهای فاشیسم هیتلری را نبخشیده‌اند و نخواهند بخشید. جنایت های ثابت شده نهضتی ها از آن چه کمی دارد؟ اگر نازی ها آدمان را در اتاق های گاز کُشته بودند، نهضتی ها آدمان را در بشکه های آهنی کُشته‌اند. یا به فتوای نهضتی ها و خواجگان آنها کشتن تاجیکان گناه حساب نمی‌شود؟

اما بزرگی پیشوای ملت ما محترم امامعلی رحمان در آن بود  که به خاطر صلح و وحدت  به خاطر آرامی تاجیکستان این گروه را به عفو عموم وارد کردند. جنایت­کاران نهضتی از این استفاده کرده، 16 سال در فضای صلح و آرامی در تاجیکستان فعالیت نمودند. گرچند جنایت های آنها برای مردم تاجیک و برای نهادهای انتظامی تاجیکستان کاملا روشن م بود، به خاطر صلح و صلاح و سخن جوانمردانه پیشوای ملت نفری آن پرونده‌ها را تحقیق نمی کرد و نفری هم به آنها کار نداشت. در این دوره نهضتی ها صاحب قصرهای باشکوه، بازار و تجارت های بزرگ، سه-چهار زن، باغ و اتومبیل های گران قیمت شدند. اما افسوس فطرت ناپاک و ناسپاس باز هم به کار درآمد و نهضتی ها به جایی دانستن قدر صلح و وحدت، به جایی دادن پاسخ سزاوار به گذشت و بخشش جوانمردانه رهبر دولت، باز بر ضد دولت برنامه کودتای دولتی کشیدند (!!!).

نهایت، ماه سپتامبر سال 2015 این تشکیلات افراطی و تروریستی با دستور مستقیم خواجگان خود و با واسطه دست‌پرور خود ژنرال  عبد الحلیم نظرزاده نقشه کودتای دولتی را عملی کردنی شدند و  به صلح و وحدت و امنیت تاجیکستان حمله کردند. البته، این کوشش آنها بموقع خنثی شد و تاجیکستان ما از این خطر اجنبی نجات یافت. اما این اقدامان حزب نهضت اسلامی قاطعانه ثابت کرد که که این گروه دیگر اصلاح نمی‌شود. از همین سبب، دادگاه عالی کشور مجبور شد فعالیت های این سازمان را ممنوع کند. این جا هم وکیلان نهضتی باید دانند  که ممنوعیت حزب نهضت به توافق­نامه صلح هیچ ارتباطی ندارد، چون که حزب نهضت اسلامی را برای آن جنایت های سنگین دایشی اش ممنوع اعلام نکرده اند، بلکه برای در سال 2015 با دستور کشور خارجی برنامه ریزی، سرمایه‌گذاری و اجرایی کردن کوشش کودتای دولتی مسلحانه فعالیت های این حزب ممنوع شده است. مگر برای این گونه جنایت دولت باید نسبت این تشکیلات چه کار می‌کرد؟

همین طور، داعش و حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در اصل یک تشکیلات بوده، طراحان و حامیان مالی و خواجگانشان یک است. هدف، ایدئولوژی و روش کارشان هم یک چیز است. این را در نظر گرفته  دیگر تفاوتی ندارد  که ما «داعش» گوییم، «ال-قاعده» گوییم، «طالبان» گوییم، «بوکا حرام» گوییم یا «حزب نهضت اسلامی تاجیکستان» گوییم. اسم ها گوناگونند، اما فعالیت و ماهیت یکی است. یا دیگر هیچ تفاوتی ندارد  که بن لادن گوییم، ملا عمر گوییم، ابوبکر بغدادی گوییم یا محیی‌الدین کبیری گوییم. اسم ها تفاوت دارند، مکان ها تفاوت دارند ، فرم ها  تفاوت دارند، اما وظیفه‌ها، نقش ها، خواجگان، حامیان مالی یک است.

محض با در نظر گرفتن همین مشترکات و حقیقت ماه های اخیر سازمان های بانفوذ جهانی و کشورهای قدرتمند عالم حزب نهضت اسلامی تاجیکستان را هم در برابر «القاعده» و «طالبان» و «داعش» به فهرست سازمان های افراطی و تروریستی وارد کرده و فعالیت های آن را در قلمرو کشور خودشان ممنوع کردند. از جمله، سازمان همکاری شانگهای که شامل کشورهای روسیه، چین، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، هند و پاکستان است و همچنین  سازمان پیمان امنیت ‌جمعی  که سازمان قدرتمند منطقه می‌باشد، به اتفاق آرا حزب نهضت اسلامی تاجیکستان را  همچون  تشکیلات افراطی و تروریستی اعلام کردند.

اینترپل اسم  رهبران فراری حزب نهضت اسلامی تاجیکستان را  در صدر فهرست جنایتکاران بین‌المللی و تروریستان خطرناک جهانی جای داده،  آنها را در تمام عالم تحت پیگرد قرار داده است. این قرار قطعی سازمان های بین‌المللی و کشورهای بانفوذ جهان بار دیگر ماهیت افراطی و تروریستی حزب نهضت اسلامی تاجیکستان را ثابت کرده و  بار دیگر همان داعش بودن حزب نهضت اسلامی را نشان می‌دهد. داعش در تاجیکستان.

عزت الله سعد الله،

عضو سابق حزب نهضت اسلامی تاجیکستان،

 رهبر تشکیلات ابتدایی این حزب در ناحیه شاه منصور در سال های 1999-2009

 و یکی از شاهدان بی‌واسطه این حادثه‌ها

نوامبر 7, 2017 19:14, 899 بازدید ها

دیگر خبرهای این بخش