سده جشن ملوک نامدار است… بهروز ذبیحالله در باره کهن ترین از جشن های عالم
اخبار مرتبط
آمد ای سید احرار، شب جشن سده،
شب جشن سده را حرمت بسیار بود.
منوچهری
جشن سده به مانند جشن های نوروز، مهرگان، شب چله جشن ملی است و به هیچ قوم و دین ارتباط ندارد. ریشه جشن های مردم آریایی تبار از ابتدا با طبیعت و کیهان و اجتماع بشری ارتباط داشته است. به همین ترتیب، ریشه اکثر جشن های آریایی برخاسته از کشفیاتی است که آشکار شدن آن به نفع تمام جامعه بشری بوده است، از قبیل کشف آتش، برابری شب و روز، اختراع آهن، دست یافتن به علوم کشاورزی، طب، کشتیسازی، تصرف اقیانوس های پهناور و غیره. برای مثال، کیومرث طبق روایات «شاهنامه» اولین نفری بود که تاج پادشاهی بر سر نهاده، نظام حکومت داری را بنیاد گذاشته است. شاه هوشنگ مردم زمان خود را با آبیاری و صنعت و جدا کردن آهن و سنگ و ساختن ابزار آهنی آشنا ساخت و به آنها کشاورزی آموخت. کشف آتش و بنیاد جشن سده نیز به هوشنگ نسبت داده میشود.
ساختن ابزار جنگی، کشف لباس و آموزش هنر رشتن و بافتن و دوختن، ساخت و ساز و خشتریزی، استخراج معدن، برآوردن بوی های خوش، به مانند مشک و عنبر، عود، گلاب و کافور و کشف هنر کشتیسازی و دریانوردی به شاه جمشید نسبت داده شده است.
از این رو، سده را کهن ترین جشن مردم آریایی تبار و به عبارتی، کهنترین جشن جهان میدانند. واژة سده همان عدد 100 و به معنای 100 شب و روز تا آغاز نوروز است. در منابع اساطیری در باره پیدایش جشن سده آمده است که هوشنگشاه برای شکار با همراهان خویش به کوهستان رفت که نگاهش به مار سیاه کلانی برخورد. سنگی به سوی مار رها کرد و سنگ به مار نرسید و به سنگ دیگری برخورد و جرقهای از این برخورد پدید آمد و بته خشک کنار سنگ از آن چرقه آتش گرفت و به همین ترتیب آتش پدید آمد، تا شهرنشینی شکل گیرد، زیرا پیدایش هر صنعتی و گسترش هر مدنییتی پیش از همه با مدد آتش دست می دهد. فردوسی بزرگوار این حادثه را در «شاهنامه» این گونه تصویر کرده است:
برآمد به سنگ گران سنگ خورد،
همان و همین سنگ بشکست گرد.
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ،
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ.
جهاندار پیش جهان آفرین،
نیایش همیکرد و خواند آفرین.
که او را فروغی چنین هدیه داد،
همین آتش آن گاه قبله نهاد.
یکی جشن کرد آن شب و باده خ (و) رد،
سده نام آن جشن فرخنده کرد.
قابل ذکر است که در باره پیدایش جشن سده منبع های تاریخی دلیل های دیگری نیز مطرح کردهاند. یکی از منبع هایی که در این باره اطلاع داده است، «نوروزنامه» عمر خیام است. در این منبع در باره تاریخ پیدایش جشن سده آمده است: «افریدون همان روز، که ضحاک بگرفت، جشن سده برنهاد و مردمان، که از جور و ستم ضحاک رسته بودند، پسندیدند و از جهت فال نیک آن روز را جشن کردندی و هر سال تا به امروز آیین پادشاهان نیکعهد را در ایران و دور آن به جای میآورند.»
برخی منابع تاریخی نام سده را برگرفته از عدد 100 میدانند. از جمله، ابوریحان بیرونی در این زمینه نوشته است: «سده گویند، یعنی صد و آن یادگاری از اردشیر بابکان است و در علت و سبب این جشن گفتهاند که هر گاه روزها و شب ها را جداگانه بشمارند، میان آن و آخر سال عدد صد به دست میآید و برخی گویند، علت این است که در این روز زادگان کیومرث پدر نخستین درست صد تن شدند و یکی از خود را بر همه پادشاه گردانیدند و برخی بر آنند که در این روز فرزندان مشی و مشیانه به صد رسیدند و نیز آمده: «شمار فرزندان آدم ابوالبشر در این روز به صد رسید». اما محقق رضا مرادی غیاث آبادی نظریه بیرونی در باره ارتباط واژة سده به عدد صدرا رد کرده و مینویسد: «واژه سده در اوستا هم به معنای طلوع کردن و هم به معنای غروب کردن آمده است و به گمان زیاد، جشن سده به یک حادثه کیهانی، یعنی طلوع و غروب همزمان دو ستاره پرنور و درخشان در نخستین شب های بهمنماه در حدود پنج هزار سال پیش ارتباط داشته باشد.»
رضا مرادی غیاث آبادی معتقد است که «جشن سده هیچ گاه به هیچ یک از اقوام یا ادیان باستان ارتباطی نداشته و همواره جشنی همگانی و برگرفته از شرایط اقلیمی و رویدادهای کیهانی بوده است.»
به نوشته مورخانی همچون بیرونی، بیهقی و گردیزی، جشن سده یکی از سه جشن بزرگی است که در دوران اسلامی تا آخرهای دوران خوارزمشاهیان و حمله مغول دوام آورده و هم سلاطین و امیران و هم مردم این جشن را به پا میداشتهاند. به همین طریق، طبق گزارش این مورخان، مشهورترین و بزرگترین جشن سده در زمان مرداویج در سال 323 هجری در اصفهان برگزار شده است. به روایت «تاریخ بیهقی»، جشن سده دیگری که به یاد مردم مانده، جشنی است که در زمان سلطان مسعود غزنوی در سال 430 هجری برگزار شد. عنصری، شاعر قصیدهسرای دربار غزنوی هنگام تجلیل جشن سده در برابر محمود غزنوی قصیدهای در باره این جشن قرائت کرده است که مطلع آن چنین است:
سده جشن ملوک نامدار است،
ز افریدون و از جم یادگار است.
توصیف جشن سده در اشعار دیگر شاعران دربار غزنوی نیز به چشم میخورد و دلالت بر آن دارد که جشن سده در زمان غزنویان همچنان با شکوه برگزار میشده است. از جمله، منوچهری دامغانی هم در باره جشن سده قصیدهای سروده که چنین آغاز میشود:
آمد ای سید احرار! شب جشن سده،
شب جشن سده را حرمت بسیار بود.
آتشی باید چنان که فراز المش،
برتر از دایره گنبد دوّار بود.
می خور، ای سید احرار شب جشن سده،
باده خوردن بلی از عادت احرار بود.
از نکات جالب جشن سده این است که با گذشت قرن ها در مراسم برگزاری این جشن تغییرات چندانی وارد نشده است و تا کنون نیز مردم جشن سده را به گونهای برگزار میکنند که در دوران باستان رایج بوده است.
در تاجیکستان ما نیز بعد از کسب استقلال دولت تازهبنیاد راه را برای احیای رسم و آیین های ملی هموار کرده است و برای تجلیل از این جشن های باستانی هیچ مانعی وجود ندارد. در این مدت با ابتکار بنیانگذار صلح و وحدت ملی – پیشوای ملت محترم امامعلی رحمان نوروز عالمافروز به جشن بینالمللی مبدل شد و جشن مهرگان نیز احیا گردید. اکنون در ردیف این دو جشن ملی فرصت بسیار مناسب فراهم شده است که جشن سده نیز با شکوه و شهامتش دوباره برقرار گردد. چنان که در ابتدا ذکر کردیم این سه جشن ملی ریشه در تغییرات طبیعت و کیهان داشته و هیچ ربطی به عقیدههای دینی ندارند، بلکه ادیان کهن، به مانند آیین مهرپرستی، زردشتی، مسیحیت و حتی اسلام در برخی موقع تحت تأثیر این جشنها قرار گرفته و از این مراسم ها تأثیر پذیرفتهاند.
بهروز ذبیحالله