او کیست و از کجا در ادبیات جهان وارد شد؟ نظرات دکتر فلسفه، پروفسور خورشید ضیا درباره زادگاه و قومیت مولانا جلال الدین رومی بلخی

آوریل 27, 2021 14:12, 255 بازدید ها

اخبار مرتبط

Rumii-Balhi

دوشنبه، 27.04.2021 /”خاور”/. طبق منابع مختلف، شعر جلال الدین رومی بلخی به عنوان محبوب ترین و پرفروش ترین شعر 10 سال اخیر ایالات متحده شناخته شده است. به خصوص پس از اعلام یونسکو سال 2007 به عنوان سال جلال الدین بلخی رومی به ابتکار مستقیم امامعلی رحمان، رئیس جمهور جمهوری تاجیکستان و در آن سال 800 –مین سالگرد مولانا در سراسر جهان جشن گرفته شد، توجه ایالات متحده و سایر کشورها به شخص مولانا بیشتر شد. در حال حاضر بیش از 800000 مقاله درباره شاعر و بخشهایی از شعار وی فقط به زبان انگلیسی در شبکه جهانی وب منتشر شده است.

او کیست و در ادبیات جهان از کجا آمده است؟ در این راستا، نظرات دکتر فلسفه، استاد خورشید ضیا، رئیس مرکز مطالعات استراتژیک وابسته ریاست جمهوری تاجیکستان ارائه شده است.

متفکر مشهور تاجیک، مولانا جلال الدین رومی بلخی (1203-1273) که نام کامل وی محمد بن بهاءالدین بن حسین بن احمد الخطیب بن ثابت بن مسیب بن مطهر بن حماد بن عبدالرحمن بن ابوبکر است که معمولا با نام های مولانا، مولوی، مولای روم، مولانا بلخی، مولوی معنوی، شمس تبریزی، خموش (خاموش) و دیگران در میان محققانی نام برده می شوند که در پیشرفت علم و فرهنگ هم در شرق و هم در غرب جایگاه قابل توجهی دارند.

این متفکر را عادتا چون رومی، بلخی یا خود بلخ رومی (در پیروی از عبدالرحمان جامی که او را در تذکره‌اش  «نفهات الانس» با همین نام یاد می‌کند) ذکر می‌نمایند. این نام‌ها ظاهرا به زادگاه و مکان فعالیت او اشاره دارند. به اندیشه ما، با نام رومی یاد کردن این مرد قوی اندیشه هیچ اشکالی ندارد، زیرا حیات او در آناتولی آسیای صغیر  (ترکیه معاصر) که آن زمان رومی خوانده می‌شد، گذشته‌است و خود متفکر نیز در شعرش خویش را همچون مولانای رومی ذکر نموده‌است . بلخی عنوان شدن مولانا نیز هیچ اشکالی نمی‌تواند داشته باشد، زیرا این شهر در آن دوران یکی از مراکز بزرگ فرهنگی بود و در تشکل افکار مولانا و پدرش — صوفی و فقیه مشهور بهاءالدین ولد  (1149/50 – 1232 ) نقش مهم بازیده‌است. از طرف دیگر، مولانا خود نیز در مقدمه یکی از دفتر‌های «مثنوی» خویش را بلخی عنوان کرده‌است. اما خود شهر بلخ در حقیقت زادگاه مولانا بود یا نه، این بحث دیگر است .

قبل از آن که به این سؤال پاسخ دهیم، می‌خواستیم تاکید سازیم که در باره زادگاه مولانا سخن کرده، برخی از محققان  چنین تذکر می‌دهند: “…در ماخذ‌ها ذکر شده‌است که مولانا در وخش تولد شده‌است». حقیقت حال باشد، این طور نیست، زیرا در هیچ ماخذی این معنی ذکر نشده‌است، تنها در اساس خلاصه‌های منطقی از دو ماخذ می‌توان این امر را به کلی ثابت کرد.

ماخذ اول این اثر پدر مولانا – بهاءالدین ولد  “معارف” است و ماخذ دوم “مثنوی معنوی”  خود مولانا جلال الدین رومی بلخی. به همین دو ماخذ تکیه کرده، ما در پائین بعضی اندیشه‌های خود و محققان معاصر را در باره زادگاه مولانا ذکر کرده‌ایم.

نویسنده این سطر‌ها هنوز سال 1992 بعد تحلیل گفته‌های بهاءالدین ولد از اثر یگانه‌اش “معارف” به چنین خلاصه‌ای آمده بود که پدر مولانا سال‌های 1203 – 1210 با خانواده‌اش در وخش اقامت داشته‌است. در این دوران پسرش جلال الدین تولد شد. این قضیه ‌طلب می‌کرد که مساله زادگاه مولانا خوب‌تر تحقیق کرده شود.

در حقیقت بهاءالدین ولد در “معارف” سال و مکان نوشتن بعضی سخنان خود را ذکر کرده‌است (از جمله، فصل‌های 122، 152، 170، 237، 255 و 277 در وخش در سال‌های 1203 – 1210 کتابت ‌شده اند) و از آن‌ها به کلی واضح می‌شود که او در سال تولد پسرش جلال الدین در وخشانزمین با خانواده‌اش (او در وخش بودن خانمش را نیز ذکر کرده‌است) اقامت داشته، واعظ یکی از مساجد آن بوده‌است. خود نام وخش را بهاءالدین ولد چند بار یاد می‌کند. از جمله، در جلد اول این اثر او در باره فعالیت خود در این وادی سخن می‌گوید. در جلد دوم “معارف” متفکر مناقشه‌های میان دانشمندان این موضع و از طرف غوریان تصرف شدن وخشانزمین را ذکر کرده‌است. در اواخر اقامتش در این موضع و سفر از آن جا به سمرقند او می‌نویسد: “به دلم آمد به وخش که چه گونه دیگران به سمرقند و  بغداد و  بلخ و به شهر‌های جلیل می‌باشند و من در این كنجی مانده؟”

هنوز سال‌های 30 قرن گذشته عالم روس گاردلیوسكیی جلال الدین رومی بلخی را همچون ‌زاده آسیای میانه شوروی ذکر کرده بود. در سال‌های بعدی نیز محققان به مساله معین ساختن زادگاه مولانا مشغول گردیدند. از جمله، محقق افغان محبوب سراج نیز ذکر می‌کند که در دوران تولد مولانا پدر او با خانواده‌اش در وخش اقامت می‌کرد. عالم ایرانی بدیع الزمان فروزانفر هم هنوز در سال‌های پنجاهم قرن بیستم در باره در وخشانزمین تربیت یافتن این متفکر برجسته سخن کرده بود.

عالم امریکای كالمن بركس در تحقیقاتش  “جوهر رومی” (سال نشرش 2002 ) نوشته‌است: “فارس‌ها و افغان‌ها رومی بزرگ را جلال الدین بلخی می‌نامند. او 30 سپتامبر سال 1207 در شهرچه وخش  (تاجیکستان معاصر) در نزدیک شهر بزرگ بلخ  (افغانستان معاصر) تولد شده‌است که آن وقت یکی از مراکز امپروتوری بزرگ خوارزمشاهیان بود”.

عالم دیگر امریکای براید گوچ در تحقیقاتش “اسرار رومی:  ترجمه حال شاعر صوفی عاشق»  (سال نشرش 2017 ) می‌نویسد که خریطه زندگی رومی 2500 میل را فرا گرفته، از سفر او از زادگاهش وخش – روستای کوچکی در حدود تاجیکستان معاصر آغاز شده، تا قونیه در ترکیه ادامه می‌یابد.

ولیی یکی از مهم‌ترین تحقیقات در این سمت به قلم محقق امریکای فرانکلین لیوس تعلق دارد. این محقق اندیشه خود را در باره زادگاه مولانا بی‌غرضانه بیان کرده‌است و چند نوشته او را در این باب در ترجمه از زبان انگلیسی ذکر می‌کنیم.

برای اثبات ساختن آن که وخش زادگاه مولانا است، جناب لیوس چند دلیل می‌آرد. اول، او معلومات ترجمه حالی را که در “معارف”- بهاءالدین ولد ذکر شده‌اند، تحلیل نموده، می‌نویسد: “بهاءالدین‌ شاید در بلخ تولد شده باشد، ولی حد اقل بین ماه‌های ژوئن سال 1204 و سال 1210… در دورانی که رومی تولد شده‌است، بهاءالدین‌ با خاندانش در وخش اقامت داشت. محض وخش، نه بلخ قرارگاه دائم بهاءالدین‌ و خانواده‌اش تا دوران تقریبا پنجسالگی رومی بود”.

ثانیا، به اندیشه لیوس، جلال الدین رومی بلخی نیز از زادگاهش وخش یاد می‌کند:

عقل جزو همچو برق است و  درخش،

در درخشی کی توان شد سوی وخش؟

در مورد کلمه “وخش” در این بیت “مثنوی معنوی” سخن اشاره شده است. بعضی محققان تاکید می‌سازند که این جا مولانا از “وخش” به معنی نور، سرچشمه نور استفاده کرده‌است که به حقیقت حال موافقت ندارد، زیرا زبان شعر مولانا زبان مقرر و مردم تاجیکی است و در آثار او با کلمات قدیمی و دشوارفهم اوستای خیلی کم دچار شده می‌توانیم.

سوم، به مساله آن که چرا مولانا را ‌زاده بلخ می دانند، دخل نموده، محقق امریکای لیوس می‌نویسد: “بلخ در دور تقریا 250 کیلومتر از وخش جای گرفته‌است. وقتی بهاءالدین ولد و جلال الدین با مهاجران دیگر از خراسان گفتگو می‌کردند، احتمالا شهر اصل خود را مشخص می‌کردند، یعنی اظهار می‌داشتند که از وخش آمده‌اند. اما به مردم آناتولی آن‌ها شاید می‌گفتند که از بلخ آمده‌اند. این عمل یک نقطه نظر معمول مناسبت‌ها را نشان می‌دهد، ساکنان شهر‌های مضافات در تمام جهان هنگام دور بودن از وطن خود را همچون ساکن به خود نزدیک‌ترین شهر کلان و  معلوم معرفی می‌سازند».

محقق لیوس وسیع بودن معنی وخش را نیز درک می‌کند و از این رو به عمیق‌تر معین ساختن وخش همچون زادگاه مولانا مشغول می‌گردد.

به اطلاع “معارف” بهاءالدین ولد و اثر‌های خود مولانا که زبان آن‌ها سرشار کلمات از شیوه‌های جنوبی تاجیکستان معاصر است، تکیه نموده، در خصوص زادگاه متفکر بودن وخشانزمین می‌توان دلیل‌های دیگری نیز پیشنهاد نمود. اما با آوردن اندیشه‌های بی‌غرضانه این محققان آمریکای اکتفا کرده، در باره عقلیت مولانا چند نکته‌ای را تاکید می‌سازیم .

طوری معلوم، مردم عالم برآمد ایتنكی و  قوم خود را توسط اجداد معین می‌کنند. به اندیشه احمد افلاک، مادربزرگ مولانا دختر صوفی تاجیكنژاد شمس الدین سرخس، مادرش دختر حاکم بلخ بوده‌است. پدر مولانا بهاءالدین ولد از اهل بلخ بوده، اثر یگانه‌ای با نام “معارف” به میراث گذاشته‌است که کاملا به زبان تاجیکی است. مولانا در همین خانواده در منطقه تاجیکنشین وخش به دنیا آمده‌است. . آثار او از پنج کتاب عبارت بوده، پره با زبان تاجیکی است، به استثنای 10 غزل که در آن‌ها چند مصرع‌ای با ترکی و چند بیتی با زبان یونانی آمده‌اند. در خصوص زبان مادری خود مولانا در یکی از غزل‌هایش گفته‌است:

تو ماه ترکی و  من اگر ترک نیستم،

دانم من آن قدر که به تركیست “آب”-“سو”…

 

 

آوریل 27, 2021 14:12, 255 بازدید ها

دیگر خبرهای این بخش