جمالبی حمیدآوا: زنان و دختران باید خطای مرا تکرار نککند

یک ساکن 30 ساله شهر دوشنبه که طی یک سال اخیر در سوریه همراه با گروه تروریستی داعش زندگی کرده است، از زنان و دختران خواست که این خطای اورا تکرار نکنند.

خانم جمالبی حمیدآوا، در یک مصاحبه اختصاصی با بخش روسی رادیوی بی بی سی در تاجیکستان تاکید کرده است که اورا با شریف حمیداف، شوهرش که در جنگ های سوریه کشته شده است، یکی از همسایه هایش شناس کرده است.

وی خاطره های تلخ از یک سال زندگی موقت در سوریه را به یاد آورده می گوید: خانواده ما در حالت سنگینی زندگی داشتند، بنابر این من و شوهرم برای کار به شهر کرسندار روسیه برای کار رفتیم. یک روز در شبکه تلویزیون روسیه در باره جنگ در سوریه گزارش انتشار شد که شریف را تحریک برای به سوریه رفتن کرد. من از این تصمیم غیرمنتظره وی ناراحت شدم. شریف گفت که به ترکیه برای پیدا کردن کار می رود و همین طور هم کرد. من در خانه یکی از دوستان وی ماندم. شریف پس از یک ماه به من تماس گرفت که به شهر استنبل بیایم.

خانم حمیدآوا در ادامه مصاحبه خود افزود که بعد یک هفته ما به سوریه رفتیم و در یک خانه همراه با زن های دیگر از ملت های گوناگون زندگی می کردیم. شوهرم در یک هفته یک بار به خانه می آمد و برای ما مواد غذای می آورد. همه ما از آمدنمان به این جا پشیمان شده بودیم اما چاره دیگری نداشتیم.  شورم نیز از آمدنش به سوریه بسیار پشیمان بود، وی زخمی شده بود، وضع خوبی نداشت، از جراحتهایش خون جاری می شد.

این خانم در ادامه صحبت های خود گفته است: چند نفر آمده  شوهرم را بردند و بعد از چند روز مردی جنازه اورا در تلفون خود ضبط کرده به من نشان داد. مرا دوباره بدون راضی بودنم به نفر دیگری به شوهر دادند. در خانه ای که ما زندگی می کردیم، یک زن از ترکیه همراه با فرزندانش زندگی می کرد. ما از زنان محلی خواهش کردیم که به ما برای تا مرز با ترکیه رفتن کمک کنند. همین طور ما با کمک زنان محلی با عذاب و مشقت زیاد به مرز با ترکیه آمدیم و پس از عبور مرز مارا کارمندان پلیس ترکیه بازداشت کردند.

وی خاطرنشان کرد که کارمندان پلیس ترکیه از من درخواست به تاجیکستان برگشتن را کردند من راضی شدم و برای من بلت خریرداری کرده، من را به وطنمان توسط هواپیما اعزام کردند. من در فرودگاه شهر دوشنبه سرگذشت خودرا به پلیس حکایت کردم. من از آن حراس داشتم که مرا در دوشنبه زندانی می کنند، اما پس از 4 روز بازداشت و کارهای تحقیقاتی به پدر و مادرم زنگ زده مرا به آنها تحویل دادند.

وی در پایان مصاحبه اختصاصی خود ضمن مراجعت به زنان و دختران از آنها درخواست کرده است که خطای اورا تکرار نکنند و در وطن آباد و آزاد خود آرامانه کار و زندگی کنند.