آیا شیعه شدن نهضتی ها تهمت است؟ دلایل قطعی در باره مذهب شیعه را کاملا قبول کردن رهبریت حزب نهضت اسلامی

جولای 2, 2018 12:31, 288 بازدید ها

اخبار مرتبط

HNIT

12 مه سال 2018 بنیان‌گذار صلح و وحدت ملی – پیشوای ملت محترم امامعلی رحمان، رئیس جمهوری تاجیکستان هنگام سخنرانی در ملاقات با نمایندگان جامعه صحیفه‌های نو خیانت و جنایت حزب نهضت اسلامی و خواجگان خارجی آن را نسبت به دولت و مردم تاجیکستان افشا نمودند. در این سخنرانی رئیس جمهور کشورمان با تکیه به دلایل معتمد و مثال های دقیق با این مضمون تأکید کردند، که پیروان حزب نهضت مذهب بیگانه را قبول کرده، بعضی از آنها در خذمت دایره‌های مخصوص ایدئولوژی آن قرار گرفته‌اند.

پس از صدا دادن این حقیقت آشکار، رهبران فراری حزب نهضت و خواجگان آن به اضطراب افتاده، معرکه وسیع اطلاعاتی را برای انکار این حقیقت به راه ماندند. از جمله، این هفته رئیس تشکیلات افراطگرا و تروریستی حزب نهضت محی الدین کبیری از طریق سامانه های افراطگرای نهضتی اطراف این ملاقات پیشوای ملت مصاحبه آراسته، تلاش دارد، که نهضتی ها را اهل مذهب حنفی نشان داده،  شیعه شدن آنها را با هر راه پنهان کند.

البته، مذهب شیعه را قبول کردن نهضتی ها هیچ جای شبهه ندارد. دلایل بی‌شمار، شاهدی اعضای حزب، سند و نوار و عکس های زیاد بارها اثبات می‌کنند، که رهبران تشکیلات افراطگرا و تروریستی حزب نهضت مذهب خلق خود را فروخته، کاملا به مذهب بیگانه شیعه گرویده‌اند. روند شیعه شدن نهضتی ها یک جریان طولانی بوده، آن اول از توجه رهبران حزب نهضت به انقلاب اسلامی ایران آغاز شده، در شکل روابط سیاسی و بستگی پولی حزب نهضت از دایره‌های شیعه و زندگی و تحصیل یک نسل پره نهضتی ها در مکاتب ویژه دینی جمهوری اسلامی ایران ادامه‌ یافته، در نهایت، به  پیروی و قبول مذهب شیعه از سوی رهبران این حزب انجامید.

بنا بر این، همچون یکی از شاهدان بی‌واسطه روند گرویدن رهبریت این حزب به مذهب شیعه، می‌خواستم چند دلیل ردناپذیررا در این باره پیشنهاد کنم. این جا مسئله را بررسی نکرده، تنها دلایل آشکار را پیشنهاد می‌کنم، تا خود خواننده باهوش در باره صد درصد شیعه شدن نهضتی ها خلاصه ضروری برارد.

پس، چه دلایل آشکاری در باره مذهب شیعه را قبول کردن حزب نهضت اسلامی وجود دارد؟

اسناد تاریخی حاکی از آنند، که اکثر رهبریت حزب نهضت هنوز از دوران اتحاد شوروی تا امروز خود را مرید رهبر انقلاب شیعی ایران آیت‌الله خمینی دانسته، همچون شیعیان انقلابی او را با احترام “حضرت امام” می‌دانستند. نهضتی ها حالا هم خمینی را همین طور نامیده، به جای قرآن و حدیث کتاب های مذهب شیعه را می‌خواندند. بعضی رهبران نهضتی، از جمله سیید عبدالله نوری، ایشان قیام‌الدین، سعد‌الدین رستم، باباجان قیوم اف و غیره در وصف خمینی چند مقاله شعر و رباعی و داستان نوشته‌اند، که در روزنامه و مجله‌های جزب نهضت موسوم به “نجات” و “سفینه” به طور منظم نشر شده است. در این باره هر کس می‌تواند صحیفه‌های این نشریه‌ها را ورق زند.

HNI

HNII

اشعار و دعوت های، که پیروان تشکیلات ترورویستی حزب نهضت در تظاهرات سالهای 1991-1992 استفاده می‌کردند، ارتباط قوی نهضتی ها با ایران و مذهب شیعه را نشان می‌دهد. مثلا، “راه ما راه علیست، برو گم شو، کمونیست!”، “آمریکا، آمریکا، مرگ به نیرنگ تو، خون شهیدان ما، می‌چکد از چنگ تو!”، “هم شیعه و هم سنی، رهبر ما خمینی”، “الله اکبر، خمینی رهبر!”، “عطر گل محمدی، ولایتی خوش آمدی!” و غیره.

کسانی، که حادثه ها و شعارهای انقلاب اسلامی ایران در سالهای 80-را دانند، خوب می‌دانند، که شعارهای نهضتی ها تکرار شعارهای حرکت های مذهبی شیعیان است. فعالان حزب نهضت قاری محمدجان، ایشان قیام‌الدین و سعدالدین رستم این شعارها را در میدان شهیدان هر روز با بلندگویک می‌خواندند و اعضای حزب نهضت آن را تکرار می‌کردند. ثبت این صحنه ها برای تاریخ باقی مانده است.

دلیل دیگری، که درجه عالی پیروی  و پایبندی نهضتی ها از مذهب شیعه را اثبات می‌کند، این است، که اکثر رهبران تشکیلات ترورویستی حزب نهضت فرزندان خودشان را با نام امامان مذهب شیعه، آخوندهای مشهور شیعه و مخصوصا، رهبران انقلاب اسلامی ایران مثل مهدی، جواد، باقر، مرتضی، خمینی، بهشتی، مطهری، روح‌الله، حسینی (دوتای آخرش نام های آیت‌الله خمینی)، باهنر، چمران، هایری، زهرا و غیره‌ها نامگذاری کرده‌اند. مثلا، فرزندان خود بنیان‌گذار حزب نهضت سیید عبدالله نوری – بهشتی و حسینی، فرزندان رئیس تشکیلات ترورویستی حزب نهضت محی الدین کبیری-روح‌الله، مرتضی، بهشتی و مهدی، پسران معاون یکم رئیس حزب نهضت سعیدعمر حسینی – سعیدمهدی، سعیدجواد و بهشتی، فرزندان عضو ریاست تشکیلات ترورویستی حزب نهضت شمس الدین سعیدف – روح‌الله، بهشتی، باهنر و غیره نام دارند. اینها همه‌اشان نام های پیشوایان انقلاب اسلامی ایران است، که به طور عنعنه ای برای تاجیکان خاص نیست. این دلایل عادی پیروی رهبران حزب نهضت را نسبت به پیشوایان مذهب شیعه نشان می‌دهد.

علاوه بر این، آن رهبران حزب نهضت، که در اول نام های خاص اهل سنت داشتند، پس از پذیرفتن مذهب شیعه نام های خود را با نام های “شیعگی” عوض کرده، یا تخلص های شیعگی گرفتند. سال 2000 در منزل یکی از اعضای رهبریت حزب نهضت عبدالستار کریم اف (مخصوم ستارچه) مهمان بودیم. سعیدعمر حسینی، که آن وقت وظیفه دبیر کل حزب نهضت را به عهده داشت، تازه از سفر ایران برگشته بود. او قصه کرد، که قبل از ملاقات رهبریت حزب نهضت با رهبر مذهبی ایران سییدعلی خامنه‌ای، نمایندگان او به نهضتی ها گفته‌اند، که “این چطور می‌شود، که اسم شما “سییدعمر” باشد؟ مگر عمر هم سیید می‌شود؟ رهبر انقلاب از این نام خیلی بدشان می‌آید. آن را باید فورا عوض کنیم، وگرنه ملاقات برگزار نمی‌شود”. آن زمان، به گفته سییدعمر حسینی، نام او را ایرانیان فورا از “سیید عمر” به “سیید علی” تبدیل دادند و در ملاقات او را سیید علی حسینی معرفی کردند. رهبر مذهبی جمهوری ایران از این نام او خیلی خوشحال شده گفته است: “به-به، خود اسم شما اخلاص شما را به “اهل بیت” نشان می‌دهد”…این گونه مثالها فراوانند.

دلیل دیگر گرایش بی‌واسطه رهبریت تشکیلات ترورویستی حزب نهضت به مذهب شیعه در آن است، که در سال های جنگ شهروندی صدها نفر فعالان و پیروان این تشکیلات در مدارس دینی شیعی در ایران درس خوانده، به مذهب شیعه درآمدند. تأمینات مالی خود و خانواده‌های رهبران حزب نهضت کاملا از جانب مراکز مذهب شیعه تأمین می‌شد.

پس از برقراری صلح در تاجیکستان علاقه‌های اعضای حزب نهضت با مذهب شیعه تقویت یافت. تا قطع فعالیت حزب نهضت بیش از 800 نفر جوان، که اکثر آنها فرزندان و خویش و تباران اعضای حزب نهضت می‌باشند، در مدارس مذهبی ایران درس می‌خواندند. اکثر آنها در شهر قم (مرکز علمی مذهب شیعه)، شهر گرگان و دیگر اماکن ایران تحصیل می‌کردند و به مذهب شیعه داخل شده بودند. وقتی، که با قرار حکومت تاجیکستان دانشجویان تاجیک از مدارس دینی خارجه برگردانده شدند، فرستاده‌های نهضت از قرار حکومت سرپیچی کرده، از مدارس ایران برنگشتند. آنها خواندن خود را تا امروز هم ادامه می دهند.

آن زمان آیت الله های شیعه حتی اجازه ندادند، که نمایندگان سفارت تاجیکستان در ایران با این طالبان در مدارس قم ملاقات کرده، آنها را برای بازگشتن به وطن دعوت کنند. شماره آنها را هم مخفی نگاه داشتند.

Kabri-HNI

اما منابع بااعتماد تصدیق می‌کنند، که در همین شب و روز بیش از 480 نفر فرزندان و خویش و اقربای اعضای حزب نهضت در مدارس دینی شهر قم و گرگان در نزد ملاهای مذهب شیعه درس می‌خوانند و یا در این کشور از حساب بودجه دولتی ایران زندگی می‌کنند. در بین آنها فرزندان سیید عبدالله نوری-محمدجان نوری و رقیه سعیداوا (با فرزندان نابالغشان)، همسر سیید عبدالله نوری – شهرالنساء سعیداوا،  دامادش- عبدالصمد عبدالستارف، همچنین محمدصالح طلایف (برادر محی الدین کبیری)؛ خواهرزاده‌های محی الدین کبیری (2 نفر، یکی با همراهی زنش و یک کودک خردسال)، نوه آنها اکاشه کبیری، فرزندان معاون یکم رئیس تشکیلات ترورویستی حزب نهضت سییدعمر حسینی (پسر و عروسش)، فرزندان سعید ابراهیم نظرف (3 نفر)، فرزندان و نوه‌های شمس‌الدین سعید (5 نفر)، پسران ملا سعد‌الدین رستم (با عروسش)، کوزف محمدرحیم (شانیم کریم)، برهان‌اف یونس عباساویچ، رهبر بخش مالی تشکیلات ترورویستی حزب نهضت با خانواده‌اش و غیره‌ها هستند. افراد ازدواج کرده آنها باشند، در خوابگاه برای متزوجین زندگی کرده، با غذا مجانی و ادرارپولی های بلند تأمین هستند.

شاید بعضی از این مثالها را به گذشته منسوب دانیم، اما امروز، یعنی پس از در حدود تاجیکستان قطع شدن فعالیت حزب نهضت و از طرف دادگاه عالی تاجیکستان حزب افراطگرا و تروریستی اعلام شدن آن، باز هم زندگی و تحصیل اعضای خانواده رهبران و پیروان تشکیلات ترورویستی حزب نهضت در مراکز دینی جمهوری اسلامی ایران ادامه‌ دارد. فهرستی، که در زیر پیشنهاد می‌شود، نه به گذشته، بلکه محض به امروز، یعنی به میانه سال 2018 تعلق دارد؛ فهرست بعضی از فعالان و اعضای خانواده رهبریت حزب نهضت، که در جمهوری اسلامی ایران زندگی و تحصیل می‌کنند:

  1. عبدالله‌آوا شهرالنساء صبورخاناونا، همسر سیید عبدالله نوری، استقامت کننده محلة رساله، بالاشهر تهران؛
  2. سعیدف محمد عبدالله‌آویچ، پسر سیید عبدالله نوری، متولد سال 1974، با همسر و فرزندانش، استقامت کننده محله رساله، بالاشهر تهران؛
  3. سعیداوا رقیه عبدالله‌آواونا، دختر سیید عبدالله نوری، متولد سال 1972، با اعضای خاواده‌اش، استقامت کننده محله رساله، بالاشهر تهران؛
  4. عبدالستارف عبدالصمد حکیماویچ، داماد سیید عبدالله نوری، متولدش سال 1974، با همسر و فرزندانش، استقامت کننده محله رساله، بالاشهر تهران؛
  5. بابایف عبدالستار خواجه‌آویچ، عضو ریاست تشکیلات ترورویستی حزب نهضت، متولد سال 1968، استقامت کننده شهر تهران، محله سعادت‌‌آباد، شهرک پاسارگاد، بنای ش31؛ (به اروپا رفته می‌آید)
  6. کبیراف محمدصالح طلاآویچ، برادر محی الدین کبیری، متولد سال 1969، استقامت کننده شهر تهران، شماره تلفن همراهش در ماه می سال 2018 (+98) 9351739963؛
  7. گدایف فیض‌الله سعیداویچ، متولد سال 1986، دانشجوی رشته سیاسی دانشگاه جامعت المصطفی شهر قم، با همسرش آدینه‌آوا بنفشه و فرزندانش محمد، مریم، مصطفی و ریحانه، استقامت کننده شهر قم، پسر سعید ابراهیم نظر؛
  8. روح‌اللهی سعید، دانشجوی رشته سیاسی دانشگاه جامعت المصطفی شهر قم با همسرش باباآوا ماهستان و فرزندانشان علی‌، فاطمه و طیبه، پسر سعید ابراهیم نظر؛
  9. سعیدف روح‌الله شمس‌الدیناویچ، استقامت کننده شهر مشهد، دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه فردوسی مشهد، داماد حاج حلیم نظرزاده و پسر شمس‌الدین سعید؛
  10. سعیدف حکمت‌الله عبدالله‌آویچ، پسر سیید عبدالله نوری، متولد سال 1982؛
  11. سعیداوا عایشه عبدالله‌آواونا، دختر سیید عبدالله نوری، متولد سال 1980؛
  12. وهابف عظیمجان عزیزاویچ، رئیس حزب نهضت در منطقه قرغان تپه، متولد سال 1976؛
  13. فریضه شاه نعیم، دختر عضو ریاست حزب نهضت کوزف شاه نعیم، متولد سال 1994؛
  14. برهان‌اف یونس عباساویچ، عضو فعال تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی، همراه زن و فرزندان خردسالش در شهر زنجان استان زنجان زندگی می‌کند.
  15. برهان‌اف محمود عباساویچ، شرکت خصوصی “بخارای شریف”-را داشته، به تجارت میوه خشک از ایران به روسیه مشغول است. در شهر قم، شهرک پردیسان، خیابان آقا یوسفی، کوچه 22، بنای رقم 9، در طبقه یکم، با اهل خانواده‌اش زندگی می‌کند.
  16. برهان‌اف محمدعلی یونس آویچ (پسر برهان‌اف)، دانشجوی دانشگاه جامعت المصطفی العالمیه، در شهرک پردیسان قم زندگی می‌کند. او طراح، تهیه‌گر و مسئول تکنیکی سامانه “کیمیای سعادت” است. و غیره…

حالا اسامی 328 ساکن استان ختلان معین کرده شده‌اند، که در مدارس دینی و دانشگاه های جمهوری اسلامی ایران به طور غیرقانونی تعلیم گرفته‌اند. اکثر آنها بی‌واسطه در مدارس دینی شهرهای تهران، قم، خاش، گرگان و مشهد، که در آنها کاملا از روی مذهب شیعه درس ها به راه مانده شده است، تعلیمات گرفته‌اند.

علاوه به تحصیل در مدارس دینی شیعه، برای توزیع عقیده شیعه در بین نهضتی ها کلاس های کوتاه مدت و بلندمدت تعلیمات سیاسی و مذهبی تشکیل می‌شوند. مثلا، اسامی و دلایل حاکی از آنند، که در سالهای 2000-2015 هر سال ده ها نفر از رهبران تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی برای گذشتن از این کلاس های مذهب شیعه به ایران برده می‌شدند. مبلغ بلت ‌ها و مهمانخانه‌های گران ارزش را برای آنها مراکز مذهب شیعه از حساب خمس مذهبی پرداخت می‌کردند. یک عده این کلاس های مذهبی در خود تاجیکستان در قرارگاه مرکز حزب نهضت یا در اماکن ویژه دیگر می‌گذشتند.

مثلا، ماه های آوریل – می سال 2012 مبلغ متعصب مشهور شیعه حسن رحیمپور به تاجیکستان آمده، در اداره مرکزی تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی چند درس مذهب شیعه گذشت. نوار ویدیوی درس های رحیمپور در دفتر حزب نهضت در دوشنبه در اینترنت موجود می‌باشد. در آن نوار مشاهده می‌شود، که چطور رهبران تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی در صف پیش درس این مبلغ شیعه نشسته، سخن های او را ضد مذهب اهل سنت تصدیق کرده، سر می‌جنبانند.

همزمان، نمایندگان خدمات ویژه جمهوری اسلامی ایران زیر پوشش کارمندان مراکز مذکور فعالیت برده، شماره زیاد جوانان جمهوری را جذب و برای تحصیل به دانشکده و مدارس و تعلیم در کلاس های کوتاه‌مدت مراکز دینی این کشور می بردند. تنها در ماه سپتامبر و اکتبر سال 2012 دو گروه شامل زنان و دختران فعال جمهوری با تشبث محمدکریم آرزو، معاون رئیس تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی  و پروینه ابراهیمزاد، مدیر شعبه زنان آن از حساب رایزنی فرهنگی ایران برای تعلیم در کلاس های ده‌روزه به مدرسه “جامعت المصطفی العالمیه” و به شهر تهران فرستاده شدند.

همین طور، آهسته-آهسته تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی کاملا به زیر مذهب و سیاست بین‌المللی تشیع درآمده، حتی به طور رسمی عضو “حرکت بین‌المللی بیداری اسلامی” شد. سال 2013 محی الدین کبیری، رئیس این حزب در تهران معاون رهبر این حرکت بین‌المللی انتخاب شد. باید گفت، که “حرکت بین‌المللی بیداری اسلامی” یک حرکت دینی و سیاسی افراطگرای مذهب شیعه بوده، نیرو‌های دینی و سیاسی شیعه و یا شیعگرا را در کشورهای گوناگون جهان با هم متحد می‌کند. آن یک طرح بزرگ سیاسی، ایدئولوژی و ژئوپلتیکی ایران بوده، رهبری آن را دکتر علی‌اکبر ولایتی، سابق وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و حالا مشاور رهبر مذهبی ایران در مسائل بین‌المللی به عهده دارد. “بیدار کردن مسلمانان” در این تشکیلات به معنای بر ضد دولت و ملل خودشان شورانیدن و خیزاندن مسلمانان در هر کشور عالم است.

رهبر حزب نهضت یگانه نماینده از کشورهای سنی‌مذهب است، که اعضا و معاون رئیس حرکت جهانی شیعیان شد. این دلیل هم نشان می‌دهد، که رهبریت حزب نهضت عملا مذهب شیعه را قبول کرده بود، زیرا که در این حرکت مخفی سیاسی افراطی شیعیان هرگز نمایندگان اهل سنت را نمی پذیرند.

گرایش تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی به مذهب شیعه در این هم دیده می‌شود، که در هفتنامه حزبی حزب نهضت موسوم به “نجات” و نشریه‌های آن هر هفته مقاله‌های مؤلفان شیعه و فتواهای آیت الله های شیعه نشر می‌شد. مثلا، هفتنامه “نجات” همه سخنرانی های آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر مذهبی ایران را نشر می‌کرد و آن در بین اعضای تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی خوانده، چون “پیام ولی امر مسلمین” تبلیغ می‌شد. با سخنان دیگر، مطبوعات و صیت حزبی تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی به منبر تبلیغ کردن عقاید مذهب شیعه تبدیل یافته بودند.

مرحله دیگر روند گرایش نهضتی ها به مذهب شیعه در آن افاده می‌شود، که از سال های 2000 تا امروز در بین اعضای عادی حزب نهضت گرایش به مذهب شیعه پرزور شد. در این دوره، از جمله در روستای کول شهر کولاب، در محله ‌خواجه ‌پیر شهر استروشن،  در قطعه 2 ناحیه مستچاه، در محله‌های نو (34, 35, 18) شهر خجند ده ها خانواده نهضتی ها به طور دستجمعانه از مذهب حنفی دست کشیده، مذهب شیعه را پذیرفته اند. همسایه‌‌های آنها این را می‌دانند.

با دعوت و تشویق بی‌واسطه یکی از راهبلدان شیعیشده نهضتی رحیم‌جانف ملقب به “داملا معروفجان”، تا امروز بیش  از 120 نفر ساکنان استان سغد، از جمله از شهرهای استروشن، خجند و ناحیه مستچاه به طور غیرقانونی در مدرسه شهر قم ایران تحصیل نموده، مذهب شیعه را قبول کرده‌اند. رحیم‌جانف در این دوره توسط شاگردان خود مواد ترغیب کننده مذهب شیعه را در حدود جمهوری تاجیکستان منتشر می‌نماید. چنانچه، سال 2009 ساکنان شهر استروشن زیاد‌الله‌اف اکرم اکبراویچ و حسین اف عبید‌الله (ملقب به “صبحی جوهریزاده”)، با استفاده از امکانات سفارت ایران در جمهوری تاجیکستان، به طور پنهانی ادبیات دینی “مروارید” و “غزه” را، که به مذهب شیعه منسوب بوده، غایه‌‌های جنگجویانه جنبش “حماس” (حرکت مقاومت اسلامی فلسطین) را دارد، وارد نمودند.

شاگرد اساسی و داماد رحیم‌جان اف – برهان‌اف یونس عباساویچ، معروف به “سییدیونس استروشنی”، متولد سال 1969، زاده شهر استروشن از سال 1994 تا سال 1999 در مدرسه دینی شهر قم تحصیل کرده، مذهب شیعه را قبول نموده است. او با همه برادرها، خواهران، فرزندان، خویش و اقربا موافق مذهب شیعه زندگی کرده، طبق آن نماز می‌خواند. س. استروشنی حالا هم در جمهوری اسلامی ایران استقامت داشته، با سرپرستی مقامات مخصوص آن سامانه اینترنتی “کیمیای سعادت” را تأسیس داده، بر ضد دولت و ملت تاجیکستان فعالیت می‌برد.

اعضای دیگر حزب نهضت ساکنان ناحیه مسچاه برادران فاضل اف میرزایوسف عابداویچ (وفات کرده است) و فاضل اف عبدالرشید عابداویچ نیز در مراکز دینی ایران تعلیمات دینی گرفته، مذهب شیعه را قبول نمودند و بعد به وطن برگشتن، در بین ساکنان ناحیه مستچاه ترغیب و تشویقات مذهب مذکور را برده، از حساب همروستاهای خود صف شیعی مذهبان را زیاد می‌نمودند. از سال 2007 فاضل اف عبدالرشید به فدراسیون روسیه فرار نموده، جالا به راهنمای خدمات مخصوص ایران فعالیت افراطگرانه خود را بین مهاجران تاجیک ادامه‌ داده ایستاده است. اینچنین، منتظم به ایران سفر کرده، با پشتیبانی مالی خدمات ویژه ایران در روسیه یک مزرعه دامپروری خریداری نموده است.

علامت دیگر، که کاملا به مذهب شیعه گذشتن رهبریت حزب نهضت را نشان می‌دهد، با تمام عالمان دینی حنفی تاجیکستان اختلاف و مناسبت بد داشتن آنها است. آنها عالمان اسلامی تاجیک مثل داملا حکمت‌الله، داملا معروف ایلاکی، داملا حسینجان موسازاده، ایشان سییدجان ساربان‌خواجه ‌و دیگران را بسیار بد دیده، در حق این بزرگان مذهب حنفی در تاجیکستان سخن های قبیح و ناسزا می‌گویند.

ماه مه سال 1994 نهضتیان در افغانستان حتی فتوای قتل بزرگترین عالم حنفی تاجیکستان، مخالف اساسی حزبسازی و مذهب‌بازی نهضتیها، مولوی محمدی قمسنگیری را صادر کرده، برای از بین بردن او عملیات گذرانیده بودند. در آن عملیات 6 مرید مولوی کشته شدند. تنها با مساعدت رئیس جمهور وقت افغانستان برهان‌الدین ربانی این شخصیت دینی تاجیک نجات داده شده، به تاجیکستان برگردانیده شد.

در نهایت، باید ذکر شود، که یک علامت ویژه پیروی  مذهب شیعه، در انگشت دوم دست چپ انداختن انگشترین با نگین سنگی کلان است. نگین این انگشتر شیعی از سنگ سیاه و تیره‌رنگ می‌باشد. اگر صورتها و نوارهای اکثر رهبران تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی را مشاهده کنید، آنها این رمز شیعه را رعایت می‌کنند. در انگشت ایشان قیام‌الدین، شمس‌الدین سعیداف، سعد‌الدین رستم، سیید ابراهیم نظر، زبیدالله رازق حتی دو یا سه انگشترین نگیندار را می‌بینید.

ناگفته نماند، که یکی از “حکمتها” این انگشتر در مذهب شیعه این است، که اگر آن را واژگون کنی، یعنی نگین آن از طرف درون دست آید، به شیعیان دروغ گفتن اجازت است. این یک اعتقاد قدیمی مذهب شیعه است، که در کتاب هایشان آمده است. بارها دیده شده است، که رهبران شیعی شده تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی هم این قاعده مذهب شیعه را بسیار مراعات  می‌کنند. با فتوای آیت الله های مذهب جدید خودشان نگین انگشترشان را درون چرخ می‌دهند و به دروغ گفتن می‌پردازند. به کسی، که باشد، به پدر، مادر، زن، فرزند، خلق، وطن، ملت دروغ می‌گویند.

تمامی این دلایل و حقیقت ها حاکی از آنند، که رهبران تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی در عوض مال و نفع مذهب شیعه را قبول کرده، از چارچوب مذهب اهل سنت و جماعت بیرون شده‌اند. اسامی خانواده شان، سخنان و شعارهایشان، اعمالشان، مکان تحصیلشان، پناهگاه ها، جای زندگی آنها، گواهی می‌دهند، که آنها از مذهب اجدادی ملت تاجیک روی‌راست دست کشیده، به مذهب بیگانه داخل شده‌اند. پس، سخنان اساسناک پیشوای ملت، مقامات و علمای اسلامی تاجیکستان در باره مذهب بیگانه را پذیرفتن پیروان حزب نهضت نه تنها تهمت نیست، بلکه حقیقتیست، که انکار آن هرگز امکان ندارد.

این است که تشکیلات تروریستی حزب نهضت اسلامی در تاجیکستان و در میان ملت تاجیک، که پیرو مذهب حنفی می‌باشند، دیگر اعتبار و احترام ندارد. زیرا ملت تاجیک هرگز مذهب‌فروشان را نمی‌بخشد. هر تاجیکی، که امام مذهب خود – امام اعظم ابو حنیفه و مذهب حنفی خود را دوست می‌دارد، نهضتی های مذهب‌فروش را محکوم می‌کند.

ناظم نوراف،

خادم ارشد علمی فرهنگستان علوم تاجیکستان

جولای 2, 2018 12:31, 288 بازدید ها

دیگر خبرهای این بخش